آن طنین لرزان مستور در کنه صدایت ، خجالت را هم شرمسار میکند ! نجابت مردانه ات ، آبروی مردانگی را میخرد اما این دیدگان تشنه نگاهت حیا را در ناکجایی دفن کرده اند و شکیبایی را در لولای شعر های کهنه ؛ تا نامم را به زبان نیاوری این دو چشم صیاد ، رهایت نخواهند کرد؛ نامم را بدون شرم به زبان بیاور اگر به "جانمی" نیز بیارایی ، آنگاه شاید شرم میهمان چشمان من نیز شود! سکویی که پرتاب ، آوازش نبود!
جانان جانان جان
رمقی نیست ، دمغی هست ..
، ,نیز ,نامم ,زبان ,شرم ,جانان ,را در ,به زبان ,نامم را ,، رهایت ,صیاد ،
درباره این سایت